بانوی اردیبهشت

دستنوشته هایِ یک گیاهپزشکِ عاشقِ مداد و نوشتن

بانوی اردیبهشت

دستنوشته هایِ یک گیاهپزشکِ عاشقِ مداد و نوشتن

بانوی اردیبهشت

به نام او که مرا در *اردیبهشت* شروع کرد ...
روحِ من سالهاست که در اون کوچۀ باریک، توی اون خونۀ قدیمی، کنارِ بوته هایِ یاسِ امین الدولۀ آقابزرگ در گوشۀ سمتِ راستِ حیاط جا مونده...




پیوندهای روزانه

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

 عصبانی نیستم !


«عصبانی نیستم» یک بیانیه ناشیانه سیاسی  بعد از  ' بغض' فروخورده رضا درمیشیان !

عصبانی نیستم ! فیلمی که  جز واگویه ها و عقده گشایی های کارگردانی نوکیسه و آماتور برای ابراز انزجار و عصبانیتی بی حد از مردم سرزمینش به خاطر عدم هم آوایی با جریان منفور فتنه و حضور پر رنگ در حماسه هایی هم چون '9 دی' چیز دیگری نیست!  درمیشیان با کارنامه سیاه خود  تا بدین جا ثابت کرده که، تازه فیلمسازی سرخورده و بی هویت است که  برای تقرب به  برلین نشینان  و دیگر جشنواره های آنسوی آب، به راحتی تن به وطن فروشی می دهد و به گلدرشت ترین و شعاری ترین شکل به هتاکی و فحاشی می پردازد ...

روی سخن من با این کارگردان و دیگر سینماگران بی وطنی هم چون او، که دیروز روی سن جشنواره و در حال گرفتن سیمرغ فجر انقلاب هم  صدا و به طعنه گفتند:  'عصبانی نیستم '  به مصداق آیه 119 سوره مبارکه آل عمران این است که: ' قل موتوا بغیظکم ان الله علیم بذات الصدور' یعنی این که، به ( آن ها) بگو: به خشم خود بمیرید که پروردگار به راز سینه ها داناست...

                                                                                                       

 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۱
نعیمه شکوهی

فیلم شیار ۱۴۳ به نویسندگی و کارگردانی نرگس آبیار و به تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی و ابوذر پور محمدی است.
این فیلم اقتباسی از رمان "اختر و روزهای تلواسه" اثری از همین کارگردان است.

داستان فیلم روایتگر مادری است، که فرزندش در جریان هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مفقودالاثر شده و روزهای دلهره آور و پر از دلتنگی را سپری می کند...

شیار ۱۴۳ برخلاف آن چیزی که به نظر می رسد، داستانی یک خطی و ساده نیست، بلکه روایتی است از تحول شخصیت زنی روستایی که به خاطر وابستگی های شدید نسبت به فرزندش حاضر به جدایی از او نیست اما، کوره مذاب جنگ تحمیلی این جدایی دردناک را برای او رقم می زند و او همچنان تا سالهای پس ازجنگ نیزدر یک بی خبری زجرآور با مقوله انتظار دست و پنجه نرم می کند و سرانجام، طی یک روند رو به رشد، شخصیتش اوج می گیرد و در نهایت به زنی پخته، صبور و بی اعتنا به تعلقات دنیایی تبدیل می شود.

تبدیل یک تیپ سینمایی به یک پرسوناژ و نشان دادن شخصیتی خاص و رسیدن به جنبه عام آن یکی از نقاط قوت این فیلم است.

شیار ۱۴۳ توانسته با استفاده از نمادهای متناسب با مضمون عالی حق مطلب را در این حوزه ادا کند.

نمادهایی که در این فیلم استفاده شده اعم از رادیویی که سالها به کمر الفت بسته بود و نمادی از وابستگی و جدایی ناپذیری از تعلقات دنیایی و نشانی از انتظار مستمر برای رسیدن به گمشده اش بود ، یا کوره های ذوب معدن مس، که نمادی از آتش درون مادری است که سالها با دلی سوخته همچنان در سوز و گداز بازگشت فرزند خویش است، همگی به خوبی حس انتظار و گذشتن از تعلقات دنیا را القا می کند.


در سیر تحولی شخصیت الفت مخاطب شاهد گزار از یک شخصیت سنتی عام حتی در جایی با چاشنی اعتقاد به خرافات به زنی صبور، مسلط به نفس و فارغ از دلبستگی هاست، تا جایی که فردوس دختر او در دیالوگی از فیلم به این مضمون اشاره می کند "که این غم الفت را بزرگ کرده بود و او چیزهایی را می دید که بقیه نمی دیدند"

در ادامه سیر تحولی الفت مخاطب شاهد نوع از سوگواری مادر شهید است که به خوبی نشان می دهد این پختگی و صبر بر گرفته از ایمان و اعتقادات دینی اوست.


در آخر با توجه به اینکه امروزه سندرمی مخرب به عنوان سینمای سیاه ضد جنگ که وام گرفته از سینمای غرب است و در بدنه سینمای دفاع مقدس رخنه کرده و تلاش می کند تا شهدا و جانبازان را که دستاوردهای ارزشمند هشت سال دفاع مقدس هستند تحت عنوان ضایعات جنگی معرفی و زندگی خانواده های آنها را سیاه ، یأس آور و رو به زوال نشان دهند، اما این فیلم در سکانس پایانی و طلایی خود، نشان می دهد که الفت در حرکتی نمادین فرش نیمه تمام خود را که نمادی از زندگی راکد و بلاتکلیف اوست ، پس از یافتن پسرش به اتمام رسانده که در این سکانس بریدن چله فرش نمادی از بازگشت امید دوباره به زندگی اوست.


نعیمه شکوهی

منبع: رویکرد


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۲۰
نعیمه شکوهی

بیــــــــــــابان هــــمـ که باشـــــے "حســــــــین" آبادت مے کنـــــــــــد

قطعـــــه اے از بهشــتـــــــ درســـت مے کنــــد مثـل " کربــــــــــــــــــــــ ــــــــلا "

 

خدا جونم ! هیچ وقت فکر نمی کردم لیاقت اینو بهم بدی که، پا توی بهشت بین الحرمین بذارم ...

خدا یا !سپاسگذارم ازت که دل دردمندم رو به شفا خونه امام حسین بردی و درمان کردی ...

خدای عزیزم ! بعد از گذروندن اون دوره نه چندان کوتاه رنج و دلتنگی، بیابون بروهوت و آفت زده وجودم  رو با بارون محبت امام  علی (ع) ، امام حسین (ع) ، امام جواد (ع) ، امام موسی کاظم (ع) و ماه بنی هاشم  با طراوت کردی، تا زندگی لبخند دوباره ای به من بزنه ...

پروردگارم ! زبونم قاصره از وصف این همه لطف و محبتت ...

حقا که جابر العظم الکسیری ...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۲۳
نعیمه شکوهی