این جا La Rinascente در رم نیست و یا Les 4 Temps در پاریس! این جا مرکز خرید«الماس ایران» است!
بعد از دیدن این مانکن کریسمسی و یه عالم درختای کریسمس و جنگولک بازی های دیگه پشت ویترین مغازه ها و مراکز خرید، و همچنین پیامهای داغ و پر حرارت هم وطنای عزیز ایرانی، که از دیشب در تبریک سال نو میلادی گوی سبقت را از یکدیگر ربوده اند از ترس این که، خدای ناکرده انگ بی کلاسی و چیپ بودن بهشون نخوره و از این فیوضات عظیم با کلاسی بی حظ و بهره نمانند، یاد جمله زیبا و پر مفهوم مرحوم جلال ال احمد در کتاب "غرب زدگی" افتادم: «غرب زدگی می گویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوش نیست بگویم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی است در حدود سن زدگی. دیده اید که گندم را چطور می پوساند؟ از درون پوسته ی سالم برجاست. اما فقط پوست است. عین همان پوستی که از پروانه ای بر درختی مانده. یه هر صورت سخن از یک بیماری است...، عارضه ای از بیرون آمده و در محیط رشد کرده. مشخصات این درد را بجوییم و علت یا علت هایش را. و اگر دست داد علاجش راِ»
پ ن 1: الهی که آدمو برق بگیره ولی جو نه!
پ ن 2: یه کلام قصار هم با همه هم وطنان منورالفکر و وطن پرستی که تا یه لفظ عربی میای خون خالص آریایی شون به جوش و خروش در میاد!
خواهران و برادران لیدی و جنتلمن:
MERRY CRISTMAS !!!