سوگند میخورم که شهیدان راه عشق
با دست بسته هم گره از کار خلق وا کنند!
بعد از مدتها و در این روزهای غفلت و سازش، شهدا دوباره نقاب از دامن خاک بیرون کشیدند و سر افراز، قد برافراشتند، تا به وجدان های خفته و دنیا زده ما تلنگری دیگر بزنند...
امروز شهدا آمدند تا در این عصر یخبندان معنویت، دل های زنگار گرفته و ترک خورده در گورستان غفلت و فراموشی ما را غبارروبی کنند...
امروز شهر غبار گرفته و مه زده مان رنگ و بویی دیگر داشت، امروز بوی عطر سیب می آمد... بوی شمیم یاس و شقایق ... بوی شهادت...
پ ن 1: ای عزیزان دل، ای همیشه زنده گان تاریخ ، چشمان منتظر و به اشک نشسته مان با دیدن روی ماهتان باران باران می بارد و دستان خالی و سردمان به قنوت است به امید برداشتن ره توشه ای آسمانی از برکت وجود شما...
پ ن 2: معراج الشهدا . نیمه های شب، واپسین لحظات وداع مراسم پر شکوه تشییع شهدای گمنام و 175 شهید غواص عملیات کربلای چهار